شعبههای بانکها دیگر چندان شلوغ نیستند، حداقل در روزهای عادی تعداد کمی آدم روی صندلیها مینشینند و منتظرند تا شمارههایشان خوانده شود. از حدود 10 باجه در هر بانک دو یا سه باجه غالبا در بانکها فعال است. بقیه باجهها شمارهای را صدا نمیکنند. آنها که منتظر بودند تا کارشان در بانک راه بیفتد پاسخگوی این سوال بودند، میدانید قرار است سود سپردهها کاهش یابد؟ پاسخ مثبت بود، میدانستند. همه خبر داشتند که سود سپردهها در حال کاهش است. امروز قرار است شورای پول و اعتبار کاهش نرخ سود سپردههای بانکی را در دستور کار قرار دهد. وزیر امور اقتصادی و دارایی نرخ 18 درصد را مناسب میداند، رییس کل بانک مرکزی نرخ 17 درصد را و روسای بانکها نرخ بیست درصد را. مردم اما نرخی دیگر را مناسب میدانستند. نرخی که با نرخ پول در بازار آزاد قابل رقابت باشد. بر اساس این گزارش در بازار آزاد نرخ سودی که برای هر یک میلیون تومان پرداخت میشود، در برخی موارد به حدود 35 هزار تومان رسیده است. این در حالی است که بانکها در صورت عقد قرارداد یک ساله به ازای هر یک میلیون تومان 220 هزار تومان در سال پرداخت میکنند. به عبارتی 18 هزار و 300 تومان در ماه.
کم شدن سود بانکی، کوچک شدن سفره
شعبه خلوت است. در حالی که ساعت کمی از یک ظهر گذشته ولی بانک گویا تعطیل شده است. مردی از باجه مربوط به سپردهگذاران بلند میشود. او خود را بازنشسته معرفی میکند و بیش از ۶٠ سال سن دارد. وی ٨٠ میلیون تومان را در بانک سپردهگذاری کرده تا به زعم خودش بتواند از پس هزینههای زندگی برآید. میگوید: میدانی، اوضاع خوب نیست و حقوق بازنشستگی کفاف گذران باقیمانده عمر را نمیدهد، به همین خاطر قطعه زمینی که در شهر مادریام داشتم را فروختم و سپردهگذاری کردم. این سپردهگذار میافزاید: به هر حال این سودی که بانک به من میدهد بخش مهمی از بار زندگی من را کم میکند. از وی در مورد اینکه چرا در بورس یا صنعت سرمایهگذاری نمیکند، پرسیدیم، وی میگوید: ریسک در این بخشها خیلی بالا است و بسیاری از آشنایان این کار را کردند و پولشان را از دست دادند. اما بانک امن است. وی درباره کاهش نرخ سود بانکی پاسخ میدهد: حالا که گویا عامل همه بدبختیهای اقتصادی ما شده سود بانکی. من که موافق نیستم چون واضح است که سفرهام کوچک میشود. اما منتظرم تا اینبار هم سودها را پایین بیاورند و ببینم که دفعه بعد مشکلات اقتصادی ایران را به گردن چه کسی میاندازند.
جرات سرمایهگذاری در بورس ندارم
بانکهای خصوصی عمده روزهای سال خلوتتر از بانکهای دولتی هستند. هوای مطبوع داخل شعبه تنها پذیرای دو نفر است. دو خانم که در حال صحبت کردن با یکی از کارمندان هستند. آنها نیز سپردهگذار هستند و در مورد کاهش نرخ سود بانکی سوال میکنند. کارمند میگوید: هنوز چیزی مشخص نشده است اما بعید است بیشتر از دو سه درصد سود بانکی کاهش یابد.
یکی از زنان در مقابل کارمند مینشیند و دیگری قدری عقب میرود. این خانم در مقابل سوالات گفت: زن خانهدار ٣۵ سالهای هستم که ١۵٠ میلیون تومان در بانک سپردهگذاری کردم. وی ادامه میدهد: این پول بخشی از ارثی است که از پدرم به من رسیده است. من مطلقه هستم و یک فرزند دختر دارم که کلاس چهارم دبستان است. با سود این سپردهها عمده امورات خود را میگذرانیم. به همین خاطر این مساله برای ما حایز اهمیت است. این سپردهگذار میافزاد: هر چیزی باید دلیل داشته باشد. متاسفانه آن زمان که تورم ۴٠ درصدی تو این مملکت بود، سود سپردهگذاری تنها ٢٠ درصد بود، آن زمان کسی نبود بگوید که سود سپرده را افزایش دهید، حال که معلوم نیست بر چه اساس ادعا میکنند نرخ تورم کاهش داشته، سریع به یادشان آمد که نرخ سود بانکی را کاهش دهند. وی دلیل عدم سرمایهگذاری خود در بازار سرمایه یا صنعت را اینطور توضیح میدهد که در بورس ناگهان ورشکست میشوی و من خیلی سر از ساز وکار آن درنمیآورم. درواقع در بورس ممکن است خیلی ثروتمند یا ورشکست شوی. من نمیتوانم به ریسک تن دهم. از طرف دیگر کدام صنعت؟ صنعتی که دانه دانه در حال ورشکستگی بنگاههای خود است که به درد سرمایهگذاری نمیخورد. من شخصا آمادگی و جرات سرمایهگذاری در این بخش را ندارم و ممکن نیست پولم را از بانک در بیاورم.
مسوولان توضیح دهند چرا مردم سپردهگذاری میکنند
مرد جوان از باجه مربوط به سپردهگذاران فاصله میگیرد و به سمت در باجه حرکت میکند. وی که خود را مهندس کامپیوتر ٣٣ ساله معرفی میکند به «اعتماد» میگوید: من حدود ٢۵ میلیون تومان در بانک گذاشتهام. به سود ناشی از این سپرده هم عمدتا به عنوان کمک خرج نگاه میکنم. دلیل آنکه پول خود را در بانک گذاشتهام این است که امنیت سرمایهگذاری بسیار پایین آمده و در شرایطی که رکود بر اقتصاد حاکم است به هیچوجه عاقلانه نیست که در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کرد. وی در پاسخ به تغییر نرخسودسپرده میافزاید: تفاوت زیادی نمیکند که نرخ سود دو درصد کاهش داشته باشد. مهمتر از همهچیز این است که بتواند در اقتصاد تاثیر مناسب بگذارد. درواقع اگر برنامهریزی پشت این طرح باشد خیلی خوب است.
وی البته خیلی امیدوار نیست که این اتفاق بیفتد اما میگوید: به هر حال دولت جدید تاکنون کار سختی داشته و باید کمی زمان داد تا ببینیم چه میشود حالا هم اتفاق خاصی نمیافتد و امیدوارم دولت بتواند آنگونه که لازم است جدیت به خرج دهد. کمی آن طرفتر؛ از این مهندس جوان، مردی حدودا ۵٠ ساله نشسته است. این مرد خود را بازاری معرفی میکند و میگوید: ٣٠٠ میلیون تومان در بانک سپردهگذاشتهام که به هر حال سود آن را هر ماه دریافت میکنم. وی ادامه داد: حالا هم که دولت میخواهد نرخ سود سپرده را کم کند من کاملا مخالفم چون میخواهند با زور مردم را وادار به سرمایهگذاری در بخشهای دیگر کنند، در حالی که با زور که کار پیش نمیرود. آنها باید توضیح دهند که چه شده مردم به سپردهگذاری روی آوردهاند و حاضر نیستند سرمایهگذاری کنند. این نتیجه عمل مستقیم آنهاست وگرنه اگر بخشهای دیگر هم امنیت داشت مردم حتما در آن سرمایهگذاری میکردند.
خانم ۶٠سالهای که ٢۵ میلیون تومان در یک بانک خصوصی سپردهگذاری کرده است، میگوید: من در صورتی موافق کاهش سود سپرده بانکی هستم که تورم هم کاهش یابد، میگویند تورم ١۵ درصد شده است اما من متوجه نمیشوم چون قیمت اقلام مصرفی ما رو به افزایش است. او گفت: من هم میفهمم که باید سودسپرده پایین باشد تا کارمزد تسهیلات پایین بیاید اما واقعیت این است که من و امثال من از طریق همین سود سپرده روزگارمان را میگذرانیم و نمیشود اقلام مصرفیمان گران شود و سود دریافتیمان هم پایین بیاید. او مانند بسیاری از مشتریان دیگر بانکها گفت: اگر سود پایین بیاید هم من مجبورم پولم را در بانک نگهدارم چون ریسک بخشهای دیگر بالاست.