این روزها شنیدن اخبار خوب از واشنگتن نادر است. هفته گذشته رهبران کنگره از رضایت دو حزب در تصویب لایحهیی خبر دادند که درصورت بهنتیجهرسیدن، برای نخستینبار، این اقتدار را به رییسجمهور میدهد تا جهت به توافق رسیدن در مورد مذاکرات توافقات تجاری سریع وارد عمل شود. این لایحه چشمانداز مشارکت «ترانس پاسیفیک» که یک معامله تجاری بزرگ است افزایش میدهد. در این مشارکت تجاری امریکا با 11 اقتصاد حوزه اقیانوس آرام همکاری میکند. نکته در این است که کشور چین در این مشارکت جایی ندارد.
به گزارش اکونومیست شینزو آبه نخستوزیر ژاپن در سفری قابل انتظار به امریکا علاوه بر حضور در کنگره سیگنالهای مثبتی را نسبت به این همکاری تجاری نشان داد. بنا بر ادعای آبه، امریکا و ژاپن لولای اصلی این موافقتنامه تجاری هستند و امروز بیش از هر زمان دیگری به توافق نزدیک هستند.
با اینحال همچنان دو هشدار بزرگ در این زمینه را نباید از نظر دور داشت. نخست این مسیر سریع که بهطور رسمی با عنوان سازمان توسعه تجارت شناخته میشود همچنان در خطر کنار گذاشتهشدن از سوی کنگره قرار دارد. دومین خطر هم این است که ممکن است ژاپن در زمینه کاهش تعرفههای گمرکی آنچنان کاهش چشمگیری را اعمال نکند. احتمال وقوع این دو نکته به حقیقت نزدیک است چرا که دولت امریکا و ژاپن هر دو در انجام دادن یک اشتباه سهیم هستند: هر دو این بازیگران اصلی نسبت به ترانسپاسیفیک بهعنوان سلاحی جهت مهار چین نگاه میکنند. باتوجه به حضور همزمان امریکا و ژاپن این مشارکت تجاری میتواند تولید ناخالص داخلی کشورها را تا حدود 40درصد ارتقا بدهد. همچنین میتواند خروجی اقتصادی جهان را تا سال2025 به چیزی حدود 220میلیارد دلار در سال برساند.
این پیشرفتها میتواند اصلاحاتی اساسی در زمینه مالکیتهای معنوی، استانداردهای زیستمحیطی و بازار بهوجود بیاورد. این پیوند اقتصادی میتواند کشورهای مختلفی را از ویتنام گرفته تا استرالیا دربرگیرد و چشمانداز توسعه آنها را تغییر بدهد. اما ترانسپاسیفیک نمیتواند از مسیر سریعی به نتیجه برسد چرا که دموکراتهای کنگره در این زمینه تردید بسیاری دارند. برخی با این مشارکت مخالفند و معتقدند که امریکا باید با شرایط ناعادلانه آن بهصورت جدی برخورد کند. برخی دیگر از مخالفان معتقدند که چین با پاییننگهداشتن ارز خود باعث میشود تا تلاش امریکاییها در این زمینه بینتیجه باقی بماند. احتمال دستیابی به یک ارز مشترک برای تجارت نیز در این زمینه بسیار ضعیف است. بهدلیل اینکه تعریف آن در چنین شرایطی سخت است با اینحال دولت اوباما بهدنبال آن است تا از این طریق یک اعتدال قطعی را با چین در منطقه ایجاد کند. همزمان همین مشکلات هم در ژاپن وجود دارد. شینزوآبه نیز بهدنبال آن است از طریق استراتژی همین تجارت مشترک برای چین یک وزنه تعادل ایجاد کند. او زمانی که وارد مذاکره شد به گمان برخی از طرفدارانش میتوانست با کارت چین بازی این توافق تجاری را به نفع خودش تغییر دهد. آبه بهدنبال آن است تا از طریق بالا نگهداشتن تعرفه، تولید و تجارت برنج ژاپنی را همچنان بهعنوان یک امتیاز برای خودش نگهدارد.
اگر بازی با کارت چین و مهار آن منجر به دستیابی به یک توافق حداقلی شود، بهرهبرداری اقتصادی از ترانسپاسیفیک نیز ناچیز خواهد شد. چرا که ارزش واقعی این توافق تجاری به بالا بردن مجموعه استانداردها برای تجارت جهان است.
در طولانیمدت نیز اگر چین به ترانسپاسیفیک بپیوندد ثمرات آن برای جهان بیشتر از قبل خواهد شد. دست آخر اینکه لفاظی در این مذاکرات شبیه مسابقه شده است. درواقع این یک بازی برای طرفینی است که هر قدر بیشتر ببخشند بیشتر بهدست خواهند آورد.