ما در صف امتحان الهی؛ آنها در صف ترکیه!

تاریخ ارسال : 23 آوریل 2022 ساعت : 10:16 ب.ظ 0 نظر
Print Friendly, PDF & Email

🔻 داستان سفر خانواده رئیس مجلس به ترکیه با هر نیتی بود چه تفریح، چه خرید سیسمونی یا هر دلیل دیگری، به خاطر این پرحاشیه شد که قالیباف در تمام مدتی که در قدرت حضور داشت به ویژه بعد از سال 92، خود را طرف قشر ضعیف جامعه به حساب می‌آورد و می‌گفت ما به جنگ 4 درصدی‌ها آمده‌ایم.

🔻 حالا این قشر ضعیف چه کسانی هستند؟ بخشی از جامعه که حتی توان مالی ندارند که در تعطیلات آخر هفته یا مناسبتی، بچه‌های خود را به خارج از شهر محل زندگی خود ببرند چه برسد به سفر فرنگ!

🔻 حرف بسیاری از آنهایی که در این چند روزه به قالیباف و رفتار خانواده او اعتراض کردند، -البته به جز آنهایی که هدفی سیاسی دارند- همین است که چرا حرف و عمل شهردار سابق تهران یکی نیست.
مگر می‌شود هر روز از مردم حرف زد اما خانواده به هر دلیلی، به ترکیه سفر کنند؟ نمی‌شود. از بچگی به ما آموخته‌اند که «رطب خورده، منع رطب نمی‌کند.»

🔻 شاید اگر مسئولان کشور این همه در نقش زاهد فرو نروند، سفرهای خارجی خانواده‌شان هم تو ذوق مردم نمی‌زند. نمی‌شود هزینه شعار حضرات مسئولان را ما بدهیم و همه امتحان‌های الهی برای ما باشد و ترکیه رفتن برای خانواده آنها. اگر قرار است همه مورد امتحان قرار بگیریم، صف اول مسئولان هستند که باید برگه‌های امتحانی را پر کنند.

🔻به طور مثال خضریان نماینده تهران به شدت به دنبال ممنوعیت ورود گوشی «اپل» به ایران است، بعد همین نماینده گوشی اپل پست‌های توییتر خود را می‌گذارد و به زمین و زمان اعتراض می‌کند. حالا مردم «دم خروس را باور کنند یا قسم حضرت عباس را»؟

🔻 نمی‌شود دم از حمایت از خودروسازی داخلی زد و به مردم توصیه کرد از تولیدات شرکت‌های داخلی استفاده کنند اما خودمان بهترین ماشین‌های خارجی را سوار شویم.

🔻 راست و حسینی به مردم بگویید این حرف‌هایی که ما می‌زنیم برای خودمان نیست و فقط شما را شامل می‌شود. متاسفانه شده‌اند مثل آنکه به دیگران توصیه کرده بود که اگر روی فرش نجاست ریخت، باید قسمت کثیف شده را برید. سخنران وقتی به خانه آمد، دید همسرش بخشی از فرش را بریده است، علت کار را جویا شد و جواب شنید که خودتان گفتید که اگر نجس شد آن را ببریم. مرد عصبانی شد که آن حرف‌های برای مردم بود نه خودمان!

🔻 مردم به خاطر همین ترکیه رفتن‌‌ها و آیفون به دست گرفتن‌هاست که دیگر خیلی از حرف‌ها را باور نمی‌کنند و می‌گویند در خانه؛ خودشان مرغ و مُسما می‌خورند و بعد به ما می‌گویند که اشکنه بخوریم تا از امتحان الهی سربلند بیرون بیاییم. ‌

دیدگاه شما

خبرنامه